حاجیان رَخت چو از مکه برند

مدتی در عقب  سر نگرند

تا به جایی که حرم در نظر است

چشم حجاج به دنبال سر است

من هم از کوی تو گر بستم بار

باز با کوی تو دارم سر و کار

 چشم دل سوی تو دارم شب و روز

چشم بر کوی تو دارم شب و روز

 تو صَنم قبله ی  آمالِ منی

چون کنم صرف  نظر ؟ مال  منی

 روی رخشنده ی  تو قبله ی  ماست

مَردُم  دیده ی  ما قبله نماست